قواعد فونتیک دزفول ویکی

از دزفول ویکی

تلفظ واژه ها در گویش دزفولی یکسان نیست یعنی ممکن است بین مردم یک منطقه با مناطق دیگر اندکی متفاوت باشد. نکته دیگر این که بسیاری از مصوت ها در گویش های متداول فارسی وجود ندارد. برای ثبت و یکسان سازی لغاتی را به عنوان شاهد هر مصوت در نظر گرفته ایم تا دیگر کلمات با آنها مقایسه شوند.

مصوت ها

زبر (فتحه)

  • ـَ کوتاه با /a/ نمایش داده می شود: مانند ، کت /kat/ ، دس /das/ ،لش /laş/.
  • ـَ کشیده متمایل به هـ که با /á/ نمایش داده می شود: مانند بره (کفگیر) /bára/ ، دقه (خالکوبی) /dáqa/ ، پنگ /páng/.
  • آ کشیده که با /ā/ نمایش داده می شود: مانند قاد /qād/ ، تال /tāl/ ، پیا /piā/ .

زیر (کسره)

  • ـِ کوتاه که با /e/ نمایش داده می شود: مانند تنگ /teng/، قنج /qenj/.
  • ـِ بلند متمایل به ی که با /é/ نمایش داده می شود: مانند سیل (نگاه) /sél/، نشینِی (امر نشستن به جمع) /neşiné/ ، مِره (مرد) /méra/ .
  • ای که با /i/ نمایش داده می شود: مانند سیر (گیاه) /sir/، چیک /çik/.

پیش (ضمه)

  • او کوتاه که با /o/ نمایش داده می شود. مانند سُک /sok/، گربه /gorba/ . به طور کلی حرف اُ در گویش دزفولی خفیف تر از بیان آن در لهجه تهرانی و اندکی متمایل به ـَ است.
  • او بلند متمابل به و که با /ow/ نمایش داده می شود: مانند قول (عمیق) /qowl/، مور (مُهر) /mowr/ ، اوزار /owzār/.
  • او کشیده که با /u/ نمایش داده می شود: مانند سور /sur/ ، مور /mur/.
  • او خیلی کشیده که با /ü/ نمایش داده می شود. معمولا وقتی او کشیده به میم یا نون می رسد یا به تنهایی در انتهای کلمه قرار می گیرد کشیده تر ادا می شود: مانند قوم /qüm/ ، پوم /püm/ ، اومّم (آمدم) /ümmam/ ، اوشون (ایشان) /uşün/ ، تو (اتاق) /tü/ ، توپو /towpü/.

صامت ها

صامت ها در دزفولی از فارسی متداول و معیار بیشترند چرا که حروفی مانند ح و عین و غین به وضوح دارای تلفظی غلیظ و قابل تشخیص از واج های صامت مشابه مثل ه ، ا و یا ق هستند. البته حرف ژ نیز در گویش دزفولی قدیم به صورت ج تلفظ می شده ولی امروزه در کلمات وارداتی مثل انرژی به صورت ژ ادا می شود.

  • حروف بدون صدای متداول به صورت زیر هستند:
صامت فونتیک کاربرد معنی
ب /b/ برد /bárd/ سنگ
پ /p/ کپو /kapü/ سبد
ت /t/ خرمی /xármi/ سدر
ج /j/ جون /javan/ هاون چوبی بزرگ
چ /ç/ کچه /káça/ چانه
ح /ḥ/ فحم /faḥm/ سیاه شدن
خ /x/ پختار /paxtār/ وجین
د /d/ تندو /tondü/ بقچه
ر /r/ ترتول /tartul/ سبزی خوردن
ز /z/ آبزه /ābáza/ تقاص
ژ /ĵ/ اژگل /eĵgel/ ذغال گداخته
س /s/ مسقنه /másqena/ ظرف بزرگ آب
ش /ş/ قمش /qomeş/ قنات
ع /'/ یا /ạ/ عس /ạss/ استخوان
غ /ġ/ لغت /laġat/ لگد
ف /f/ عفتو /aftow'/ آفتاب
ق /q/ تقاله /toqāla/ زخم
ک /k/ لکه /lekka/ کهنه پارچه
گ /g/ علاگه /allāga'/ زنبیل
ل /l/ سله /sála/ سطل
م /m/ کمچه /kámça/ قاشق بزرگ
ن /n/ اندر /endar/ بی حفاظ
و /v/ گوه /gava/ بن بست
ه /h/ بهار /bohār/ بهار
ی /y/ یردن /yárdan/ جویدن

عین که اگر به صورت غلیظ و حلقی مشاله عربی تلفظ شود با /'/ نمایش داده می شود: بیعار /bé'ār/ و گرنه همان /a/ خواهد بود.

تشدید

  • بر خلاف فارسی تشدید در میان لغات دزفولی به کرات مشاهده می شود. مانند تکّه /tekka/ ، حدّه /ḥedda/ ، شهیون /şayyün/ و یا حکّه /ḥakka/.
  • حروف مشدّد در کلمات عربی وقتی که به ا کشیده /ā/ برسند بدون تشدید و با ـَ کشیده ادا می شوند مثل بنا /bánā/ ، صراف /sárāf/ ، نجار /nájār/.