۲٬۵۷۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
}} | }} | ||
'''ملا محمد تقي ناهیدی دزفولی''' در سال ۱۲۶۰ هجری شمسی در دزفول متولد و در سال ۱۳۳۲ از دنيا رفت . او در طول حياتش با برخورداري از ذوق سرشار و خدادادي هزاران بيت شعر سرود اشعاري كه مؤيد تاريخ اجتماعي ، سياسي ، فرهنگي و مذهبي دزفول به شمار مي آيند. ناهيدي با طبع آزمايي در قالبهاي گوناگون شعري و با تسلط اعجاب انگيز بر زبان و ادبيات فارسي و نيز لهجه ي شيرين و اصيل دزفولي آثاري از خود به جاي گذاشت كه علاوه بر بررسي آثار در موضوعات پيش گفته از منظر زبان شناسي آثار او در خور بررسي و قابل تاملند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= http://www.nahede.blogfa.com/|عنوان= ملا محمدتقی ناهیدی دزفولی| ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازبینی= }}</ref> | '''ملا محمد تقي ناهیدی دزفولی''' متخلص به ناهیدی، ناهید، ناهیدا و یا تقی از شاعران بنام دزفولی بوده است. | ||
==زندگینامه== | |||
محمد تقي ناهیدی دزفولی فرزند اول ملا حسینقلی ناجی (روضه خوان) فرزند مرحوم ملا سلیمان بود و در سال ۱۲۶۰ هجری شمسی در دزفول متولد شد و در همین شهر نزد اساتید مکتبخانه و مدرسه های سنتی قدیم دزفول به فراگیری دروس متداول آن زمان پرداخت. او با آنکه قرآن مجید و نصاب الصّبیان را می خوانده از مکتب فراری بوده و عمویش او را ناچار به خواندن کتاب هزار و یک شب می کرده است. خواندن و نوشتن را آموخته بود که به شعر سرودن دل بست. | |||
او در سی ام تیرماه سال ۱۳۳۲ شمسی و در سن ۷۲ سالگی از دنيا رفت و در قبرستان [[نعل شکن]] در جنوب شرقی دزفول به خاک سپرده شد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= http://www.dezfoolnews.ir/fa/News/24377/|عنوان= شرح حال ناهیدی| ناشر = سایت صبح ملت نیوز |تاریخ = |تاریخ بازبینی= }}</ref> | |||
==سبک شاعری== | |||
او در طول حياتش با برخورداري از ذوق سرشار و خدادادي هزاران بيت شعر سرود اشعاري كه مؤيد تاريخ اجتماعي ، سياسي ، فرهنگي و مذهبي دزفول به شمار مي آيند. ناهيدي با طبع آزمايي در قالبهاي گوناگون شعري و با تسلط اعجاب انگيز بر زبان و ادبيات فارسي و نيز لهجه ي شيرين و اصيل دزفولي آثاري از خود به جاي گذاشت كه علاوه بر بررسي آثار در موضوعات پيش گفته از منظر زبان شناسي آثار او در خور بررسي و قابل تاملند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= http://www.nahede.blogfa.com/|عنوان= ملا محمدتقی ناهیدی دزفولی| ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازبینی= }}</ref> وی در سرودن شعر از اصطلاحات و لغات اصیل و کهن فارسی و دزفولی استفاده می کرده است. | |||
ناهیدی به رسم دیگر شاعران دوره قاجاریه ، گاه در حوزه تکلف و تصنع محافل ادبی زمان خویش وارد شده و در زمینه اشعار تفننی نیز همچون اشعار بی نقطه ، اخوانیات و ... طبع آزمایی کرده است. جثه ای کوچک، اندامی ریز، بیانی تند و صریح، زندگانی سراسر فقر توأم با مشقت و سختی، خالق طنزی گزنده، صراحت لهجه، طرح و بیان مسایل اجتماعی دوران خویش در انواع قالب های شعری، از ویژگی های این شاعر دزفولی است. استادی و زبردستی ناهیدی در انتخاب واژه ها و وزن های مختلف شعری ، درخور توجه است. اگر او نبود ، شاید تاکنون بسیاری از واژه های اصیل دزفولی در غبار زمان محو شده بود .وی از آهنگ و موسیقی شعری و دستگاه های ایرانی بویژه حوزه مرثیه سرایی ، آشنایی کامل داشته و در این رهگذر بهره کافی برده است .<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://prochista1996.blogfa.com/post/9 |عنوان=محمد تقي ناهیدی دزفولی | ناشر =دست نوشته ها و نوسروده های فائزه کثیری |تاریخ = |تاریخ بازبینی= }}</ref> | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۲۲: | خط ۳۲: | ||
==نمونه اشعار== | ==نمونه اشعار== | ||
{{شعر}}{{ب|دو لُتَّه پِیْ یَکـِدُوْ کُوْرْدِنْ قِصّه |یِکِیْ رٰاسپٰا یِکِیْشُونْ بیـٰدْنِسَّه}} | |||
{{ب| اُوو ٰانْ کِ نِسَّ بیدَ بَرْ سَرِ پٰاشْ|سَرِ نُونِشْ کُتِیْ دیدُومْ حَریسَه}} | |||
{{ب| اُوو ٰانْ کِ بیدَ رٰاسْپا یَ خییارِیْ| | |||
دَسِشْ دیدُمْ بِنـٰارِسْ وَر کَنیسَه }} | |||
{{ب| دُ تـٰاشُونْ لُخْتُوْ عُرْیُونْ زُونِ لُتَّه| | |||
سَرِ شُونِ دُتـٰا شُونْ بیٰدْ دُکیسَه }} | |||
{{ب| یِکِیْشُونْ کیسَنِشْ پُرْ نُونِ تِکْ تِکْ| | |||
یِکِیْشُونْ گُفْ مُ تٰیسَمْ پُل بییِسَّه }} | |||
{{ب| یِکِیْشُونْ گُفْ فَلُمْ مُ نوُنِ سُوْزی| | |||
یِکِیْشُونْ گُفْ فَلُمْ نُونُو حَلیسَه }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
معنی: | |||
١ دو تن که هر دو زبانشان لکنت داشت،با هم سخن می گفتند،یکی ایستاده و دیگری نشسته بود. | |||
٢ آنکه نشسته بود روی پای خود[نان داشت]که روی آن کمی حلیم دیدم. | |||
٣ آنکه ایستاده بود خیاری در دست داشت،و دیدم که بر خر پشتک تکیه داده بود. | |||
٤ هر دو لُخت،با زبان الکن،بر شانه ی هر دو،دو کیسه بود. | |||
٥ یکی از آن دو،کیسه اش پر از تکّه نان بود،یکی از ایشان گفت((من کیسه ام پر شده است.)) | |||
٦ یکی از آن ها گفت((من نان با تُربچه می خورم))،یکی از ایشان گفت((من نان و هریسه میخورم.)) | |||
==پانویس== | ==پانویس== |