پرش به محتوا

بمبره تورو: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۶۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''بمبره تورو''' (bombera torru) بنا به اعتقاد مردم موجودی بود از جنیان که خودش را بصورت آدمهای جورواجور  و به شکل یکی از دوستان یا همسایگان و یا همکاران شخص در می آورد و موقع شب یا نزدیک صبح به در خانه او می رفت و به بهانه ای او را با خود همراه می کرد و در یک غافلگیری او را روی شانه های خود قلمدوش میکرد و به راه می افتاد و یواش یواش قدش بلند و بلند تر می شد.
'''بُمبِرَه تُرُّو''' (bombera torru) بنا به اعتقاد مردم موجودی بود از جنیان که خودش را بصورت آدمهای جورواجور  و به شکل یکی از دوستان یا همسایگان و یا همکاران شخص در می آورد و موقع شب یا نزدیک صبح به در خانه او می رفت و به بهانه ای او را با خود همراه می کرد و در یک غافلگیری او را روی شانه های خود قلمدوش میکرد و به راه می افتاد و یواش یواش قدش بلند و بلند تر می شد.
می گویند محل اختفای بمبره تورو دره ی تنگ و تاریکی بود حوالی تاسیسات کنونی آبیاری قدیم و قبرستان کاشفیه بنام " دره ی بمبره تورو" و تنها حربه ای هم که برای خلاصی از چنگ بمبره تورو بود گفتن چند بار جمله '' سـیـزَن جُـل دُوز اَرا نِـمِـک'' (به معنای جوالدوز و سنگ نمک) یا ''سیِزَن جُول دوُزَه بیاره'' بود که بمبره از آن جمله وحشت داشت. سوزن جوالدوز یا [[جلدوز]] نقش طلسم را برای بمبره ایفا می کرده است. بدین منظور باید سوزن جوالدوز رو در کفل یا [[قاد]] بمبره فرو کنند تا بدین ترتیب به صورت یک خر تغییر شکل بیابد.
می گویند محل اختفای بمبره ترو دره ی تنگ و تاریکی بود حوالی تاسیسات کنونی آبیاری قدیم و قبرستان کاشفیه بنام " دره ی بمبره ترو" و تنها حربه ای هم که برای خلاصی از چنگ بمبره تورو بود گفتن چند بار جمله '' سـیـزَن جُـل دُوز اَرا نِـمِـک'' (به معنای جوالدوز و سنگ نمک) یا ''سیِزَن جُول دوُزَه بیاره'' بود که بمبره از آن جمله وحشت داشت. سوزن جوالدوز یا [[جلدوز]] نقش طلسم را برای بمبره ایفا می کرده است. بدین منظور باید سوزن جوالدوز رو در کفل یا [[قاد]] بمبره فرو کنند تا بدین ترتیب به صورت یک خر تغییر شکل بیابد.
 
برخی تُرُّو را به صورت [[ترو|تِرو]] terru و به معنای گوزو بیان کرده اند و در توضیح این موضوع هم گفته اند که بمبره در حین بزرگ شدن می گوزیده که به نظر صحیح نمی آید.
 
دز روزگاران گذشته شهر با غروب آفتاب  کم کم در تاریکی فرو می رفت و خانه ها با نور کم شمع یا لمپا و فانوس روشن می شد . کوچه ها و گذرگاه ها اصولا وسیله ای برای روشنایی نداشتند.حتما در چنین حال و احوالی لحظاتی بعد از غروب آفتاب برای اینکه مانع حضور بچه ها در کوچه و پس کوچه ها شوند ، با ترفندی قصد داشتند تا آنان را که در عالم بچگی بازی و شیطنت را بر هر چیز ترجیح می دادند  به داخل خانه ها بِکِشند ، لذا موجودات افسانه ای را ساخته و پرداخته اند تا بدین وسیله وادارشان نمایند که به محض تاریک شدنهوا به خانه بیایند و یا از خانه بیرون نروند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده =  محمدحسن روانبخش انصاری ،مریم مفتوح|نشانی=http://mejry.com/Home/Article/90/%D8%A8%D9%85%D8%A8%D8%B1%D9%87%20%D8%AA%D8%B1%D9%88 |عنوان= کتاب دزبانان| ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازبینی= }}</ref>


برخی تورو را به صورت [[ترو|تِرو]] terru و به معنای گوزو بیان کرده اند و در توضیح این موضوع هم گفته اند که بمبره در حین بزرگ شدن می گوزیده که به نظر صحیح نمی آید.


==حکایت==
==حکایت==