بارون

از دزفول ویکی

بارون /bārün/ واژه ای است به معنای باران.[۱]

انواع باران در گویش دزفولی

برای نامیدن اشکال مخنلف باران واژه ها و اصطلاحات بسیاری را در گویش دزفولی به کار می برند که برخی از آنها به این شرح است:

  • بارون «آرد جووی» /ārd-e jowvi/ : بارانی که با ملایمت باشد.
  • بارون «او اشکن» /ow eşkan/ : بارانی که باعث ورود آب به خانه شود.
  • بارون «بند اشکن» /bánd esşkan/ : بارانی که بندها و سدهای کوچک را می شکند.
  • بارون «بهار» /bohār/ : بارانی که در ماه خرداد می بارد.
  • بارون «تیپه تسی» /tip-é tás-é/ : بارانی که دارای قطرات بسیار درشت باشد. یعنی هر قطره اش مثل یک تس یا پس گردنی به پشت گردن برخورد کند.
  • بارون «تیپ تیپ» /tip tip/ : بارانی که با قطرات ریز و پراکنده باشد.
  • بارون «تیپه گلوپی» /tip-é golop-é/ : بارانی که قطرات بسیار درشت داشته باشد. یعنی هر قطره اش به اندازه یک قلپ آب باشد.
  • بارون «جیحونی» /jéḥüni/ بارانی که آب رودخانه را بالا میا آورد.
  • بارون «چری» /çori/ بارانی به صورت قطره قطره.
  • بارون «چوغا تر کنک» /çüġā tar-konak/ بارانی که عبا را فقط خیس کند یعنی کوتاه باشد.
  • بارون «خاک بیوری» /xāk biowri/ بارانی که با رطوبت کافی خاک را فعال (بیدار) کند.
  • بارون «دمب عسبی» /domb-e 'asbi/ بارانی که به صورت قطرات به هم پیوسته باشد.
  • بارون «رف رف» /ráf raf/ بارانی به صورت قطرات ریز و متراکم و مکرر.
  • بارون «شرشری» /şorşori/ بارانی که با قطرات درشت و پشت سر هم می بارد.
  • بارون «شونمی» /şow nmi/ بارانی که روی برگها به صورت قطره ظاهر می شود.
  • بارون «شلق شلقی» /şelaq şselaqi/ باران با قطرات درشت و پراکنده.
  • بارون «شلقلقی» /şlalaqi/ باران تند.
  • بارون قل قلی /qolqoli/ باران به صورت طوفان.
  • بارون «ماخوری» /māxwari/ بارانی که خاک را آبیاری سنگین می کند.
  • بارون «مرزقی» /márzoqi/ بارانی که ناودانها را فعال کند.
  • بارون «ملنگی» /melengi/ باران خفیف.
  • بارون «نخاله بیز» /noxāla béz/ بارانی با قطرات خیلی پراکنده. شبیه هنگامی که سبوس ها در الک می ریزند و مقدار اندکی آرد خارج می شود.
  • بارون «نککی» /nakaki/ باران با قطرات بسیار ریز مثل مه.
  • بارون «نم ریز» /nám réz/ بارانی که به صورت نم ببارد.
  • بارون «نمد بف» /namad báf/ بارانی که پرزهای نمد چوپان را می چسباند.
  • بارون «نمینه» /namina/ بارانی که فقط هوا را نمناک می کند.
  • بارون «نوح» /nüḥ/ بارانی که باعث سیلی عظیم شود.
  • بارون «نیف نیف» /nif nif/ باران ملایم.



اشعار

  • بارونه زنه توله درآیهبابا حجی ام ا مکه آیه
    bārün-e zana tula derāyabābā hajiom a máka āya

    یعنی باران می بارد تا توله بروید. انشا الله پدر بزرگم که به مکه رفته باز گردد.

    پانویس

    1. نجاتعلی، نصراله (۱۳۸۷). فرهنگ زبان و گویش دزفولی. نجابت.