سبزقبا: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:


== زندگی نامه و درگذشت ==
== زندگی نامه و درگذشت ==
از محدث کبیر سید نعمت الله جزایری در کتاب المجموعه، قریب این مضمون نقل است که سید محمد سبزقبا در زمان هارون رشید عباسی بوده و از فرزندان موسی کاظم امام هفتم شیعیان و برادر تنی امام رضا است که بر اثر ظلم و جور خاندان  عباسی و به قصد تبلیغ افکار پدر و ترویج امامت برادرش از مدینه خارج شد و پس از گذشتن از بیابان های بی آب و علف و سوزان شبه جزیره عربستان از بصره به خرمشهر و از آنجا به اهواز و سپس وارد شهر دزفول شده است.ایشان میهمان زنی به نام «زبیده خاتون» می شود که فرزند مریضی دارد. (صاحب همین خانه است که محل قبر اوست) و می بیند او به درب خانه ایستاده و می گوید خدایا به حق صاحب روز غدیر مریض مرا شفا بده. سید محمد هنگامی که مشاهده می کند که این زن شیعه است از او تقاضای پناهندگی می کند و زبیده به او پناه می دهد.اتفاقا دختری در خانه دارد که مریض است فرزند این زن به واسطه کرامت سید شفا پیدا می کند زبیده خاتون از سید درخواست ماندن و اقامت می کند و حضرت سبزقبا(علیه السلام) پذیرفته و بعد از سه روز که میهمان آن زن بود، به شغل سقایت مشغول شد و با مشک از رودخانه برای مردم آب می آورد و هر مریضی که از دست با برکت این سید شریف و عالم جلیل القدر آب می نوشید فوراً شفا می یافت.چون اکثر اوقات مانند دیگر علویان لباس سبز بر تن می کرد او را سبزقبا می گفتند. اما بعد از گذشت شش ماه اجل مهلت نداده و در حالی که تنها ۱۹ بهار از عمر آن بزرگوار می گذرد ایشان وفات می یابند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|نشانی=http://www.emamzadegan.ir/emamzadehbank/show-23154.aspx|عنوان=آستان مقدس امامزاده سیدمحمد سبزقبا (علیه السلام) ـ دزفول}}</ref>
از محدث کبیر سید نعمت الله جزایری در کتاب المجموعه، قریب این مضمون نقل است که سید محمد سبزقبا در زمان هارون رشید عباسی بوده و از فرزندان موسی کاظم امام هفتم شیعیان و برادر تنی امام رضا است که بر اثر ظلم و جور خاندان  عباسی و به قصد تبلیغ افکار پدر و ترویج امامت برادرش از مدینه خارج شد و پس از گذشتن از بیابان های بی آب و علف و سوزان شبه جزیره عربستان از بصره به خرمشهر و از آنجا به اهواز و سپس وارد شهر دزفول شده است.ایشان میهمان زنی به نام «زبیده خاتون» می شود که فرزند مریضی دارد. (صاحب همین خانه است که محل قبر اوست) و می بیند او به درب خانه ایستاده و می گوید خدایا به حق صاحب روز غدیر مریض مرا شفا بده. سید محمد هنگامی که مشاهده می کند که این زن شیعه است از او تقاضای پناهندگی می کند و زبیده به او پناه می دهد.اتفاقا دختری در خانه دارد که مریض است فرزند این زن به واسطه کرامت سید شفا پیدا می کند زبیده خاتون از سید درخواست ماندن و اقامت می کند و حضرت سبزقبا(علیه السلام) پذیرفته و بعد از سه روز که میهمان آن زن بود، به شغل سقایت مشغول شد و با مشک از رودخانه برای مردم آب می آورد و هر مریضی که از دست با برکت این سید شریف و عالم جلیل القدر آب می نوشید فوراً شفا می یافت.چون اکثر اوقات مانند دیگر علویان لباس سبز بر تن می کرد او را سبزقبا می گفتند. اما بعد از گذشت شش ماه اجل مهلت نداده و در حالی که تنها نوزده بهار از عمر آن بزرگوار می گذرد ایشان وفات می یابند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|نشانی=http://www.emamzadegan.ir/emamzadehbank/show-23154.aspx|عنوان=آستان مقدس امامزاده سیدمحمد سبزقبا (علیه السلام) ـ دزفول}}</ref>
 
[[سید عبدالله داعی دزفولی]] درتذكرة الاخيار مي نويسد: از ديگر بقاع الخيري كه در محوطه ي ولايت واقع شده السيّدالمعظّم ذريّه طيّبة باقيةآل عبا. سيّدمحمّد مشهور به سبز قبا كه در محلّه [[لب خندق]] از محلّات [[حیدرخونه|حيدرخانه]] دزفول واقع شده است.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= |نام= |کتاب=نگاهي گذرا به بعضي از بقاع متبرّكه استان خوزستان | ناشر= اداره كل اوقات وامور خيّريه خوزستان |سال= |مکان= |شابک=}}</ref>