دزفول: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


آنچه درباره ظاهر شدن کلمه «دزفول» در کتب تاریخ و جغرافیاي قدیمی بنظر رسیده این است که در حدود سال ۳۷۵ ه.ق نویسنده التقاسیم «دز» را یکی از توابع جندیشاپور دانسته است. در کتاب «مناقب اوحدالدین حامد بن ابی الفخر کرمانی» که از مؤلفات نیمه دوم قرن هفتم هجري است آورده شده که هنگامی که شیخ اوحدالدین در بغداد براهنمایی پیر و مراد خود شیخ رکن الدین سجاسی به ریاضت مشغول بود در نتیجه انقلابی درونی از این شهر به راه افتاده و به شهر «دزپول» رسید. در اینجا شیخ اوحدالدین با کمک و دستگیري مردي بنام «بوالعصاف» و همسرش دوباره نزد شیخ رکن الدین سجاسی بر می گردد. چون بنا به نوشته همان کتاب پیوستن اوحدالدین به شیخ رکن الدین در بغداد در حدود سال ۵۷۷ ه.ق. رخ داده بنابراین شهر دزفول در اواخر قرن ششم هجري به نام «دزپول» اشتهار داشته است.
آنچه درباره ظاهر شدن کلمه «دزفول» در کتب تاریخ و جغرافیاي قدیمی بنظر رسیده این است که در حدود سال ۳۷۵ ه.ق نویسنده التقاسیم «دز» را یکی از توابع جندیشاپور دانسته است. در کتاب «مناقب اوحدالدین حامد بن ابی الفخر کرمانی» که از مؤلفات نیمه دوم قرن هفتم هجري است آورده شده که هنگامی که شیخ اوحدالدین در بغداد براهنمایی پیر و مراد خود شیخ رکن الدین سجاسی به ریاضت مشغول بود در نتیجه انقلابی درونی از این شهر به راه افتاده و به شهر «دزپول» رسید. در اینجا شیخ اوحدالدین با کمک و دستگیري مردي بنام «بوالعصاف» و همسرش دوباره نزد شیخ رکن الدین سجاسی بر می گردد. چون بنا به نوشته همان کتاب پیوستن اوحدالدین به شیخ رکن الدین در بغداد در حدود سال ۵۷۷ ه.ق. رخ داده بنابراین شهر دزفول در اواخر قرن ششم هجري به نام «دزپول» اشتهار داشته است.
مولانا عبدالرحمن جامی (تولد ۸۱۷ - فوت ۸۹۸ ) در کتاب نفحات الانس وجه ملاقات شیخ نجم الدین کبري (مقتول در سال ۶۱۸ ه.ق) با شیخ اسماعیل قصري در خانقاهی در «دزپوهل» که متعلق به شخص اخیر بوده اشاره نموده ( 3) و می نویسد که شیخ نجم الدین کبري از شیخ اسماعیل قصري خرقه گرفته و کراماتی از او دیده است.
مولانا عبدالرحمن جامی (تولد ۸۱۷ - فوت ۸۹۸ ) در کتاب نفحات الانس وجه ملاقات شیخ نجم الدین کبري (مقتول در سال ۶۱۸ ه.ق) با شیخ اسماعیل قصري در خانقاهی در «دزپوهل» که متعلق به شخص اخیر بوده اشاره نموده و می نویسد که شیخ نجم الدین کبري از شیخ اسماعیل قصري خرقه گرفته و کراماتی از او دیده است.


در اوایل سده هفتم، یاقوت حموی شهر دزفول را «دزبُهل» خوانده و در کتاب «الحوادث الجامعیه» از شخصی به نام «اصیل محمد دزفولی شافعی» بحث شده و او را مردی صالح و مورد اعتقاد مردم معرفی می کند که در سال ۶۸۱ ه.ق فوت شده است. در آغاز قرن هشتم «حمدالله مستوفی» صاحب نزهه القلوب از دزفول و پل و قلعه آن یاد کرده و جهانگرد عرب «ابن بطوطه» مغربی در سفرنامه خود یکی از دروازه های شوشتر را «دسبول» نامیده است. با این ترتیب نام دزفول فقط در منابع تاریخی بعد از قرن هفتم هجری دیده می شود. بیشتر محققین برآنند که این نام از ترکیب دو واژه است: «دز» یا «دژ» و «فول» که احتمالاً معرّب پُل است.
در اوایل سده هفتم، یاقوت حموی شهر دزفول را «دزبُهل» خوانده و در کتاب «الحوادث الجامعیه» از شخصی به نام «اصیل محمد دزفولی شافعی» بحث شده و او را مردی صالح و مورد اعتقاد مردم معرفی می کند که در سال ۶۸۱ ه.ق فوت شده است. در آغاز قرن هشتم «حمدالله مستوفی» صاحب نزهه القلوب از دزفول و پل و قلعه آن یاد کرده و جهانگرد عرب «ابن بطوطه» مغربی در سفرنامه خود یکی از دروازه های شوشتر را «دسبول» نامیده است. با این ترتیب نام دزفول فقط در منابع تاریخی بعد از قرن هفتم هجری دیده می شود. بیشتر محققین برآنند که این نام از ترکیب دو واژه است: «دز» یا «دژ» و «فول» که احتمالاً معرّب پُل است.