فگر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دزفول ویکی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲: خط ۲:
فگر گرفتنی است مثلا ''فلانی را فگر گرفته'' یعنی این که در کارهایش بدشانسی می آورد.  
فگر گرفتنی است مثلا ''فلانی را فگر گرفته'' یعنی این که در کارهایش بدشانسی می آورد.  


==مشتقات==
==اصطلاحات==
'''فگری''' به معنای چیز یا فرد بد است. ممکن است در اصطلاح خودمانی هم در مقام تحقیر و تحبیب مخاطب به کار رود مثلا ''فگری! نواسکی ای کاره کنی'' به معنای نباید این کارو می کردی.
* «فگری» به معنای چیز یا فرد بد است. ممکن است در اصطلاح خودمانی هم در مقام تحقیر و تحبیب مخاطب به کار رود مثلا ''فگری! نواسکی ای کاره کنی'' به معنای نباید این کارو می کردی.


'''فگر بسه''' (feger basa) به معنای فگر بسته. یعنی کاری که گره خورده و انجام شدنی نیست.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://lamtakam.com/dictionaries/amiyaneh/3473/%D9%81%D9%90%DA%AF%D9%90%D8%B1%D9%90+%D8%A8%D9%8E%D8%B3%D9%8E%D9%87|عنوان= فِگِرِ بَسَه| ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازبینی= }}</ref>
* «فگر بسه» /feger bása/ به معنای فگر بسته. یعنی کاری که گره خورده و انجام شدنی نیست.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://lamtakam.com/dictionaries/amiyaneh/3473/%D9%81%D9%90%DA%AF%D9%90%D8%B1%D9%90+%D8%A8%D9%8E%D8%B3%D9%8E%D9%87|عنوان= فِگِرِ بَسَه| ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازبینی= }}</ref>


'''فگر قشه''' به معنای بسیار فگر. ترکیبی از فگر و [[قشه]].
* «فگر قشه» به معنای بسیار فگر. ترکیبی از فگر و [[قشه]].


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۳: خط ۱۳:
[[رده:واژگان دزفولی]]
[[رده:واژگان دزفولی]]
[[رده:باورهای عامیانه]]
[[رده:باورهای عامیانه]]
[[رده:اصطلاحات]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۵۷

فگر واژه ای است (feger) به معنای بدبیاری ولی عموما به معنای زشت و نامطلوب هم به کار می رود. فگر گرفتنی است مثلا فلانی را فگر گرفته یعنی این که در کارهایش بدشانسی می آورد.

اصطلاحات

  • «فگری» به معنای چیز یا فرد بد است. ممکن است در اصطلاح خودمانی هم در مقام تحقیر و تحبیب مخاطب به کار رود مثلا فگری! نواسکی ای کاره کنی به معنای نباید این کارو می کردی.
  • «فگر بسه» /feger bása/ به معنای فگر بسته. یعنی کاری که گره خورده و انجام شدنی نیست.[۱]
  • «فگر قشه» به معنای بسیار فگر. ترکیبی از فگر و قشه.

پانویس

  1. «فِگِرِ بَسَه».