عزیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دزفول ویکی
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{واژه ساز کتاب نجاتعلی | واژه= {{PAGENAME}} | معنی = عزا. در مقام تعجب هم به صورت شب...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{واژه ساز کتاب نجاتعلی | واژه=    {{PAGENAME}}
{{واژه ساز کتاب نجاتعلی | واژه=    عزّیه


| معنی = عزا. در مقام تعجب هم به صورت شبه جمله به کار می روند.
| معنی = عزا. در مقام تعجب هم به صورت شبه جمله به کار می روند. این کلمه از عربی وارد دزفولی شده است.


| ضح =
| ضح =
خط ۱۸: خط ۱۸:
* «عزی مه»  /azzéma'/ یعنی بالا انصافت.
* «عزی مه»  /azzéma'/ یعنی بالا انصافت.
* «عزیه منه»  /azzémana'/ یعنی چه قدر بی انصافی.
* «عزیه منه»  /azzémana'/ یعنی چه قدر بی انصافی.
* عزیه به طور کلی در محاورات زنان برای اشاره غیرمستقیم به آلت تناسلی - چه زن و چه مرد - و پرهیز از سخن گفتن رکیک هم بکار می رود.




خط ۲۷: خط ۲۹:
            
            
}}
}}
[[رده:واژگان عربی در دزفولی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۶

عزّیه /azziya'/ واژه ای است به معنای عزا. در مقام تعجب هم به صورت شبه جمله به کار می روند. این کلمه از عربی وارد دزفولی شده است.[۱]



اصطلاحات

  • «عزیه با» /azziya ba'/ خراب بشود همه چیز.
  • «عزیه برون» /azziya barun'/ مراسمی است که در آن اگر دو نفر همزمان در فامیل فوت کنند خانواده متوفی اول با جمعی به دیدن خانواده متوفی دوم می رود و بالعکس.
  • «عزیه گرمه» /azziya' gárma'/ کنایه از مشکلات فراوان.
  • «عزه (عزیه) گرات» /azzé gerāt'/ یعنی مصیبت تو را بگیرد.
  • «عزی مه» /azzéma'/ یعنی بالا انصافت.
  • «عزیه منه» /azzémana'/ یعنی چه قدر بی انصافی.
  • عزیه به طور کلی در محاورات زنان برای اشاره غیرمستقیم به آلت تناسلی - چه زن و چه مرد - و پرهیز از سخن گفتن رکیک هم بکار می رود.

پانویس

  1. نجاتعلی، نصراله (۱۳۸۷). فرهنگ زبان و گویش دزفولی. نجابت.